داودالموسوی/ موسوی دامغانی، سید ابوالقاسم (4 مهر ۱۳۲۳-1 اسفند ۱۳۶۴) روحانی مبارز در زمان حکومت محمدرضا پهلوی، نمایندۀ دور دوم شهرستان رامهرمز در مجلس شورای اسلامی.
سید ابوالقاسم در روستای حسنآباد (واقع در ۳۲ کیلومتری جنوب دامغان) دیده به جهان گشود. پدرش، سید محمد کشاورز بود و مادرش، سیده رقیهبیگم داودالموسوی خانهدار. دوران ابتدایی را در مدرسۀ بوعلی روستای حسنآباد تحصیل کرد. در ۱۳۳۷ش پس از اتمام دورۀ ابتدایی، برای تحصیل عازم حوزۀ علمیۀ دامغان شد (بابائی، ص ۱۳۹، ادارۀ ثبت...).
او مقدمات ادبیات عربی و منطق را نزد حجتالاسلام سید مسیح شاهچراغی و مقدمات اصول فقه را نزد آیتالله محمدرضا خدائی درسگرفت (سید ابوالفضل ...، بش). او در ۱۳۴۲ش برای ادامۀ تحصیل به حوزۀ علمیۀ قم رفت و در مدرسۀ حجتیه حجره گرفت. در مدت تحصیل در درس حججاسلام غلامرضا حقانی و محیالدین فاضل هرندی و آیات عظام شیخ مرتضی حائری یزدی، حسین وحید خراسانی، حاج شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی، ابوالقاسم خزعلی و شیخ یحیی انصاری شیرازی حاضر شد. (قربانی، ص ۱۹، کاظمینی، ج۱، ص ۳۶۹). سید ابوالقاسم پس از موفقیت در امتحان پایۀ دهم حوزۀ علمیه ،، که در این مرحلۀ طلاب به تفصیل با همۀ مباحث فقهی و اصولی آشنا شده و یک دوره کامل فقه و نیمه استدلالی را میگذرانند، به مدت ۱۰ سال در درس خارج فقه و اصول شرکت کرد (سید ابوالفضل ...، بش).
داودالموسوی در ۴ آبان 1343 که امام خمینی (رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران) در مورد کاپیتولاسیون (سپردن حق رسیدگی قضایی جرائم اتباع و شهروندان بیگانه به نمایندۀ حقوقی دولت بیگانه) سخنرانی میکرد، در آن مجلس حضور داشت (بابائی، ص۱۴، آلبویه و دیگران، ج۴، ص۴۳۵). پس از بازداشت و تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه، در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، او شبها، همراه افرادی دیگر، در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س)، برای سلامتی و رهایی حضرت امام خمینی(ره) دعای توسل میخواندند (آلبویه و دیگران، ج۴، ص ۴۳۷). همچنین او همراه با جمعی از طلاب، در نیمۀ شعبان ۱۳۸۵ قمری (برابر با ۱۸ آذر ۱۳۴۴)، جشن باشکوهی در حرم حضرت معصومه (س) برگزار کردند که هدف از آن، زنده نگهداشتن یاد و نام امام خمینی(ره) و تداوم نهضت وی بود. وقتی سخنران مجلس در حال دعا برای امام خمینی(ره) بود، نیروهای امنیتی برق را قطع و از ادامۀ مجلس جلوگیری کردند و طی یکیدو روز سید ابوالقاسم و نوزده نفر دیگر را دستگیر و زندانی کردند. همچنین در موقع تحویل سال (1 فروردین ۱۳۴۵)، او هنگام توزیع اعلامیه در حرم حضرت معصومه (س) دستگیر و به مدت شصت روز در زندان قزلقلعه زندانیشد (ادارۀ ساواک، ...؛ قربانی، ص ۲۱؛ رجبی، شهربانو و حجت الله طاهری، ص ۳۱، سیدابوالفضل).
موسوی دامغانی، در ۱۳۴۵ش، با خانم فاطمه واحدی ازدواج کرد. او در هنگام شهادت دارای همسر، ۲ فرزند پسر و ۴ دختر بود. او چندبار نوارهای امام خمینی (ره) را که از عراق میآمد، پیاده و این اعلامیهها را حروفچینی و با دو دستگاه فتواستنسیل ،، که در زیر زمین منزل پدرش در شهر قائم قم داشت،، تکثیر و در چند شهرستان توزیع میکرد (ادارۀ ساواک، ...، سید ابوالفضل؛ واحدی).
سید ابوالقاسم از ۱۳۴۸ ش تا پیروزی انقلاب (22 بهمن ۱۳۵۷) تقریباً هر هفته به تهران میرفت و برای جوانان و نوجوانان در چند مسجد تهران و شمیران جلسه برگزارمیکرد. همچنین مدیریت هیئتی از آن سبزواریها و دو هیئت دامغانی را به عهده داشت که پنجشنبهها و جمعهها در تهران برپا بود؛ یعنی صبح پنجشنبه میرفت و شب شنبه برمیگشت و جلساتش هم جلسات انقلابی بود (قربانی، ص ۲۳، واحدی، سید ابوالفضل).
سید ابوالقاسم در مراسم چهلم سید مصطفی خمینی (11 آذر ۱۳۵۶)، در مسجد جامع دامغان دربارۀ شخصیت امام خمینی(ره) و سید مصطفی، فرزندش سخنرانی کرد و از جمله گفت رژیم فعلی دیکتاتور است و کشتن هزاران نفر در روز جمعه ۱۷ شهریور در تهران، نمونه جنایتی است که [تنها] از دیکتاتوران سرمیزند. مضافاً هزاران نفری که در تهران کشتهشدند، مسلمانانی بودند که به ندای امام خود، خمینی(ره) پاسخ دادهبودند. سپس در مجموع، به تجلیل از فضائل امام خمینی(ره) پرداخت و از رژیم شدیداً انتقادکرد. او پس از سخنرانی، با تعویض لباس روحانیت، توانست در بین انبوه شرکتکنندگان، از مسجد خارجشود و اینگونه دست مأمورهای اطلاعاتی به وی نرسید (ادارۀ ساواک ...، قربانی، ص ۲۶؛ انقلاب اسلامی... ج۳، ص ۳۶۸).
مدتی پس از آن که آیتالله خامنهای، در ۲۸ آذر ۱۳۵۶، به ایرانشهر (در استان سیستان و بلوچستان) تبعید شد، داودالموسوی برای دیدار با او عازم آن شهر شد. او بعدها گفت هر وقت آقای خامنهای مرا میبیند، از قبول خطر و رفتن به دیدار وی در آن وضعیت خفقان تشکر میکند (قربانی، ص ۹۲).
او یکی از اعضای هیئت استقبال از امام خمینی بود و از ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ - که امام خمینی (ره) وارد ایران شد- تا ۲۲ بهمن ،، که انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید،، در مدرسه علوی مستقر بود. سید ابوالقاسم در آنجا در خدمت امام خمینی(ره)به فعالیت مشغولبود (بابائی، ص ۱۴۲ – 141؛ آلبویه و دیگران، ج۴، ص۴۳۸).
او در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، به دستور مهدی عراقی (شهادت ۱۳۵۸ش) کنترل پادگان لویزان تهران (ستاد نیروی زمینی ارتش) را بهعهدهگرفت و با تلاش وی اولین نیروهای ارتش که متشکل از نیروهای گارد شاهنشاهی بودند، برای درگیریهای پاوه از پادگان ولیعصر (عج) اعزام شدند (سید ابوالفضل).
او سه ماه پس از پیروزی انقلاب به دامغان بازگشت و در ماههای نخست ۱۳۵۸ ش، کمیتۀ انقلاب اسلامی دامغان را تشکیلداد. (همو). سپس همراه کسانی دیگر، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دامغان را تأسیسکرد. با توجه به وضعیت انقلابی آن روزها، دادگاه انقلاب دامغان را تشکیلداد و پس از محولکردن مسئولیت خویش در کمیتۀ انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران، مسئولیت دادستان انقلاب اسلامی دامغان را پذیرفت و همزمان در جهادسازندگی دامغان و نیز بهعنوان نمایندۀ امام(ره) در هیئت هفت نفرۀ احیاء و واگذاری استان سمنان مشغول به خدمت شد (آلبویه و دیگران، ج۴، ص۴۳۵؛ کاظمینی، ج۱، ص ۳۶۹).
او در۱۳۶۰ ش، بهعنوان مبلغ به رامهرمز رفت. مردم آنجا چنان به وی علاقهمند شدند که طی طوماری از بیت امام خمینی(ره) درخواست کردند تا او امامجمعۀ رامهرمز شود. این درخواست پذیرفتهشد و او در ۸ شهریور۱۳۶۰، بهعنوان امامجمعه، همراه با خانواده، وارد رامهرمز شد (سید ابوالفضل). او سه سال در رامهرمز امامجمعه بود و ساخت مسجد جامع رامهرمز و حوزۀ علمیۀ آن شهر، با مدیریت وی به انجامرسید (آیتالله جزایری).
او در انتخابات دومین دورۀ مجلس شورای اسلامی، از حوزۀ رامهرمز، رامشیر و هفتگل در انتخابات شرکتکرد و در ۲۶ فروردین ۱۳۶۳، با رأی مردم به عنوان نمایندۀ مجلس شورای اسلامی انتخابشد (قربانی، ص ۳۶).
او در مجلس شورای اسلامی عضو کمیسیون کشاورزی و به دنبال اجماع برای تصویب قانونی دربارۀ زمینهای کشاورزی مالکان بود. او معتقد بود که بسیاری از مالکان در حق کشاورزان ستمکردهاند و باید طبق قوانین اسلام با اینها برخورد و برای کشاورزانی که زمین ندارند، زمین تهیهشود؛ چون کشاورزان مولد و کننده کار هستند و مسلماً اگر زمین داشتهباشند بیشتر میتوانند به اقتصاد مملکت کمککنند (عربعامری).
داودالموسوی، به صورت منظم، ماهی یکبار به جبهه میرفت و با رزمندگان شهرستان رامهرمز دیدار کرده و با آنها همنشین و همکلام میشد. او در عملیات رمضان، والفجر مقدماتی، رمضان، خیبر و والفجر ۸، در منطقۀ عملیاتی حضور داشت (قربانی، صص ۷۳-68، سید ابوالفضل).
از سجایای اخلاقی وی این بود که به صله رحِم بسیار توجه داشت. به بستگانشان زیاد سرمیزد و مهربان بود. خویشاوندان نیز او را دوست داشتند. در خانه نیز اخلاقشان خوب بود. همچنین عادت همیشگی او، سلام کردن بود؛ حتی به کوچکتر از خودش سلام میکرد. در برخوردها با چهره متبسم و گشاده سخنمیگفت. گاهی در بین راه از ماشین پیاده میشد و با دوستان احوالپرسیمیکرد. بارها دست جوانان بسیجی را میبوسید. با آنان همسخن میشد. در کنار پدر شهید چنان صمیمانه مینشست و با او همدردی میکرد که داغ شهید را از دل آن پدر برمیداشت (واحدی).
او در ۱ اسفند ۱۳۶۴، همراه شهید فضلالله محلاتی و بیش از ۴۰ نفر دیگر عازم جبهه بود که هواپیمای مسافربری آنان، در آسمان اهواز، با حملۀ جنگندۀ عراقی سرنگون شد و تمام سرنشینان آن به شهادت رسیدند. دو روز پس از شهادت مسافران هواپیمای جمهوری اسلامی ایران، وصیتنامۀ خونین و نیمهکارۀ شهید موسوی ،، که خوانا و قابلاستفاده بود،، در محل حادثه پیداشد. پیکر این شهید در تهران از برابر مجلس شورای اسلامی و نیز در شهر قم تشییع شد و در صحن مسجد بالاسر حضرت معصومه (س)، در جوار مزار شیخ فضلالله محلاتی، به خاک سپردهشد. (قربانی، ص ۱۰۰).
امام خمینی (ره)، در تاریخ ۳ اسفند۱۳۶۴، در پیامی به مناسبت شهادت مسافران هواپیما، در فاجعۀ هوایی بیانداشتند: «امید آن است که ولی نعم، این مهمانان را که بهسوی او میروند، از محضر خود کامیاب فرماید.» (قربانی، ص ۹).
در بخشی از وصیتنامۀ این شهید آمدهاست: «کربلای دیگری در ایران بر پا شدهاست. در این میدان بزرگ، شیران روز و زاهدان شب میرزمند و میخروشند و رسالت خود را به جهانیان اعلاممیدارند و در این میدان، کسی موفق و پیروز خواهدبود که خالصانه [و] به دور از هرگونه زشتیهای اخلاقی و ناپاکیهای درونی و با ایمانی استوار و صبری پایدار واردشود. آری راهی است سخت و مشکل، راهی است که ایثارها میخواهد، راهی است که مصداق بارز آن " لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون" میباشد.»( وصیتنامه).
به جهت تجلیل از این شهید در محلۀ پردیسان قم، مجتمعی مسکونی به نام شهید موسوی دامغانی نامگذاری شدهاست (مجتمع ...، بش). در دامغان، بلوار شهید موسوی دامغانی، ولایت ۸ (شهرک معاد) نیز به نام این شهید، نامیدهشدهاست ( سوئیت ...، بش). کتاب «آقا سید»، بر محورخاطرات این شهید بزرگوار، به کوشش روزعلی قربانی تدوینشده و انتشارات سورۀ مهر، آن را در 1394 ش منتشر کردهاست.
مآخذ: آلبویه و دیگران، فرهنگنامۀ شهدای شهرستان دامغان، جلد چهارم، ۱۳۹۷ش؛ ادارۀ ثبت احوال شهرستان دامغان، شناسنامه سید قاسم داودالموسوی دامغانی، سند مورخ ۱۶ اسفند۱۳۲۳، سند بش، موجود در ادارۀ کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان؛ ادارۀ ساواک، گزارش تکثیر و توزیع اعلامیه، سند مورخ ۸/7/57، شماره ۴۶۳۰/14، موجود در ادارۀ کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان؛ ادارۀ ساواک، گزارش سخنرانی، سند مورخ ۸/7/57، شماره ۴۶۳۹/14، همانجا؛ ادارۀ ساواک، گزارش، مورخ ۲۹/12/46، عطف به نامه ۶۴۴۶، سند بش، همانجا؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (کتاب سوم) استان سمنان، ۱۳۹۸، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی؛ بابائی سعید (حائری)، سیمای رامهرمز، ۱۳۷۳ش، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران؛ جزایری سید محمدعلی موسوی، (نماینده ولی فقیه در استان خوزستان، امام جمعه شهرستان اهواز و نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری)؛ داودالموسوی، سید قاسم، «وصیتنامه» (نک: همین مآخذ، آلبویه ... )؛ داوودالموسوی، سید ابوالفضل (برادر شهید)، مصاحبه با رضا خراسانینژاد، ۸ آذر ۱۳۹۲، موجود در همانجا؛ داوودالموسوی، سید محمّدباقر (فرزند شهید)، مصاحبه با مهدی صلواتی، ۱۶ تیر۱۳۹۲، موجود در همانجا؛ رجبی، شهربانو و حجتالله طاهری، شهید محمد منتظری، به روایت اسناد ساواک، ۱۳۸۷، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ستاد کنگرۀ بزرگداشت سههزار شهید استان سمنان؛ سوئیت آپارتمان شهرک معاد دامغان، تاریخ بش، نشان، https://neshan.org/maps/places/64eb28e01e11؛ عربعامری، یارمحمد، ( نماینده دورۀ دوم و سوم مردم گرمسار در مجلس شورای اسلامی و از دوستان شهید)، مصاحبه با رضا خراسانینژاد، مهر ۱۳۹۱؛ فرهنگنامۀ شهدای شهرستان دامغان، جلد چهارم، ۱۳۹۷ش؛ قربانی، روزعلی، آقا سید، انتشارات سورۀ مهر، ۱۳۹۴ش؛ کاظمینی، میرزامحمد، دانشنامه مشاهیر و مفاخر دامغان، تهران: نشر برگ رضوان، ۱۳۸۵؛ مجتمع مسکونی دامغانی، تاریخ بش، نشان، https://neshan.org/maps/places/5454b06، 29/12/1403؛ مصاحبه با مصطفی داوودالموسوی، آبان ۱۳۹۲، موجود در ادارۀ کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان؛ واحدی فاطمه (همسر شهید)، مصاحبه با رضا خراسانینژاد، ۵ مهر۱۳۹۲، موجود در ادارۀ کل حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان.